عواملهای مفقود در ترجمه :
مطالعات ترجمه در حال حاضر با جنبه میان رشته ای آن که انکار ناپذیرند بسیار ارتباط دارند۔ اما بعضی از عوامل ذاتی در توصیف نظریه اساسی هنوز مفقود هستند۔
1۔ اهمیت زبان متن،تا چه حدی میتوان جزئیات را در سبک تکثیرو تجدید کرد، برخلاف پیام ۔
2۔ جدی بودن زبان متن: تا چه حدی میتوان ضرورت و صداقت هیجانات و احساسات را در زبان تکثیرکرد۔
3۔ اثرهای آشنائی /عدم آشنائی : معمولا زبان مقصد در اکثر مراحل خودش باید آنقدر استفاده شود که در زبان مبدا استعمال داشته باشد، اگر زبان در جاهای مخصوص در ترجمه کمتر رایج در زبان اصل باشد به نظر می رسد که در آنجا بی جهت تاکید در ترجمه شده است یا اینجا اصلا ترجمه کاملا اشتباه دارد۔
4۔ درجه اهمیت یک واژه: متنها معمولا واژه های کلیدی دارند، اکثر این کلید واژه ها در متن تکرار می شوند تا موضوع نقطه ها و نتیجه گیری از روایات را نمایان سازند۔ و معمولا بعضی از کلید واژه ها یک تاریخچه طویل دارند باید آن واژها معادل سازی شود و در پرانتیز باید راجع به آنها یک تفصیل کوتاه داده شود۔
حقیقت های یک متن:
در اصل مترجمه با دو نوع حقیقت در متن ارتباط دارد۔
1۔ حقیقت واقعی در جهان خارج وآن ،تعادل حقیقی ترجمه با اصل می باشد۔ و این تعادل واقعی همواره برای ارایه یک حقیقت امکان فراهم می سازد ، هنگامیکه در مفاهیم زبان مبدا و مقصد تفاوتی فرهنگی نباشد۔ در غیر اینصورت مترجمه سعی دارد از روشهای مختلف توضیح استفاده کند۔
2۔ حقیقت ایده آل ، که در متن واقعی و تخیلی یکسان نمی باشد، اما آنجاییکه عوامل مشترک باشند، مانند بسیاری از مفاهیم ، حقیقیت را میتوان به عنوان ایده آل درک کرد اگر کسی مقابلش (عدم حقیقت) را توانست درک کند۔
این حقیقت ایده آل دارای پنج جزء اساسی می باشد:
1۔ حقیقت واقعی ، که به متون واقعی بلکه همواره به متون تخیلی هم صدق می کند، مترجمی که باید لا اقل در موضوعات و پس زمینه متون آگاه باشد، در نهایت مسئول درست بودن واقعیت در ترجمه خودش است ، و همواره باید ترجمه خودش را با اصل متن بسنجد۔
2۔ حقیقت منطقی ، که شامل هر نوع متن به جز فانتزی می باشد، حقیقت منطقی به ویژه به ادات علیت ، زمان و شمارش اعمال می شود ، که برخی از آنها ممکن است مبهم باشند.
3۔ حقیقت اخلاقی، که به احتمال زیاد نسبت به دیگر متون درمتون متقاعد کننده (تبلیغات) و متون تخیلی نقش دارد است.
کار مترجم است اعمال و یا قرار دادن هر گونه حقایق اخلاقی در خوانندگان خود نیست بلکه کار او افشای هر گونه تعصب زبان دراصل (زبان مبدا) می باشد۔ و این کار را بر مبنای نظریات خود نمی کند بلکه این کار را برمبنای قرار دادهای حقوق بشر بین الملل انجام می دهد۔
4۔ حقیقت زیبائی که بر دو نوع می باشد،
الف۔ بنا بر دارا بودن متون واقعی ، در آن تمرکز به وضوح ، و اختصار و سادگی و تازه بودن زبان می باشد،
ب۔ بنا بر دارا بودن متون تخیلی ، در آن سعی می شود شیوه نویسنده و اثر نویسنده حتی المقدور ارایه داده شود، وحد و حدود اعتباری که مترجم دارد۔
5۔ حقیقت زبان خالص، که ادعا دارد (فرض می کند) هر تصوری که در زبان مبدا وجود دارد می توان آن را در زبان مقصد ترجمه نمود ولوچه آن ترجمه تصور(کلام) در زبان مقصد هنوز ظاهر نشده باشد ما می توانیم آن را تحت اللفظی ترجمه کنیم۔
در اصل.( که معمولا هنوز بعضی ها این نظر را قبول ندارند) مترجمه در نهایت مسئول اعتباریک متن می باشد و آن اعتبار بمعنای
حقیقت، محتوا و فرم ترجمه می باشد۔ بسیاری از ترجمه ها هنوز نیاز به همکاری زیادی می باشند،اما در نهایت باید به عهده یک نفر باشد یعنی بالآخره باید این کار را کسی به عهده بگیرد۔
نظریه جدید ترجمه:
نطریه متلازم من راجع ترجمه این است که :
1۔ هر چند زبان متن جدی تر باشد نیاز به یک ترجمه نزدیک تر دارد
2۔ و هر چند زبان متن کم اهمیت تر باشد نیاز به ترجمه نزدیک تر نمی باشد۔
3۔ یک نوشته بهتر باید ترجمه نزدیک تر داشته باشد ، و باید در چارچوب بخشهای 6 و 7 در بالا ذکرشده باشند۔ قریبا باید بعنوان یک کلاین در ترجمه تحت اللفظی در نظر گرفته شود۔
باحفظ تاکیدات مشابه و جمله های کاربردی یک دیدگاه ، ادامه دادن بوسیله اصطلاحات و مترادفات ، و باگسترش دادن به ترجمه تفسیری، اماباید درچارچوب یک مفهوم خوب نگهداشته شود.
علاوه بر این :
1۔ مترجم در متن پنهان می باشد ولی باید بطور متنی فوق العاده خودش را نمایان سازد ، او هویت خود را باانتساب عنوان صفحه یک متن،یا جلد یک کتاب برقرار می کند۔ کتاب باید حامل معرفی نامه یک مترجم باشد که برداشته های او در ترجمه را توضیح دهد، و در صورت لزوم یادداشت های مهم در پاورقی ، آخر صفحه یا در آخر فصل را بیان کند۔ اجزاء زاید متن بخشی جدایی ناپذیر ترجمه می باشند۔ گاهی اوقات ممکن است مترجم از خود پرانتیز های مربع[ ] را در متن حذف کند و این کار را در متن به زور اجرا کند۔ هدف از این مؤلفه متنی اضافه (اجزاء زاید متن) تحمیل نظریات مترجم نمی باشد، بلکه هدف اطمینان از اینکه به خوانندگان هرگز اطلاعات غلط و یا فریبنده داده نشده است ، وقطعا این وظیفه اخلاقی هر مترجم می باشد۔
2۔ ورقه ، غلط املائی ،اشتباهات آشکار، نام شخصی و محل نادرست ، باید درمتن بدون کمی زیادتی تصحیح شود- و باید به مسئول ترجمه هم اطلاع داده شود۔
3۔ ترجمه یک روند تصمیم گیری مستمر و تجدید نظر می باشد ، مانند جیری لوی نظریه پرداز یهودی ،و این باید تا به بسیاری از سطوح انجام شود۔
نتیجه:
من در این مقاله سعی کردم یک مدل مفید چگونگی تشخیص ترجمه در حال حاضر را ارایه دهم ،و چگونه می توان استاندارد های ترجمه را اصلاح کرد ، من سعی کردم تا خوانندگان را نشان دهم که هر ترجمه جدی مقدس نمی باشد، و یک متن ترجمه شده برای خوانندگان باعث گمراهی آنها نشود، امیدوارم مدل من بتواند در بعضی از فرایند ها خدمتی انجام دهد، ویا خوانندگان و مترجمانی که با این نظریه مخالف هستند را بتواند در تنظیم مدلهای خودشان راجع به ترجمه کمک کند۔